MyAbsurdThoughts

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

حس من تو

سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۴:۲۰ ق.ظ

می دونین به این وبلاگ چه حسی دارم ؟ دقیقا یه نفر به سگش داره . نه هر سگی ، بلکه سگی که صاحبش نمی خوادش . با اینکه نمی خوادش در عین حال به قدری دوستش داره که نتونه ازش دل بکنه . سعی می کنه دیر به دیر بهش سر بزنه ولی همش عذاب وجدان می گیره که اون به جز من‌کسی رو نداره و حتما همین الان هم داره به من فکر می‌کنه و منتظر منه ! نه ، ایچ جوره نمی تونم بیخالش بشم !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۲۰
محمد ابراهیمی

اولین قدم

سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۴:۱۶ ق.ظ

می خوام‌بگم‌امروز بالاخره اولین قدم رو برداشتم ! تصمیم گرفتم‌شروع کنم به نخوردن‌گوشت مرغ ! و اینکه در اقدامی عجیب و انقلابی امروز نه تنها مرغ نخوردم ، بلکه برای اولین بار‌ کنگر خوردم . راستش از ترس یه خورده کنگر رو لابه لای کلی برنج قاطی می کردم که مزه‌ش زیر زبونم‌نیاد ! ولی می تونم‌بگم از اون‌چیزی که فکر می‌کردم خیلی بهتر بود . خلاصه از امروز رسما نخوردن گوشت مرغ و پروژه ی رستگاری قدم به قدم تا نخوردن گیاه خواری کامل شروع شد .



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۱۶
محمد ابراهیمی

ننگ

دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۳۱ ق.ظ
اینطور که به نظر می رسه ، جای زخمی‌که پشت آدم باشه نشون بزدلیه و مایه ی ننگ یه جنگجوعه ! چون نشون می ده که در حال فرار کردن و پشت کردن به نبرد این‌زخم هارو برداشته . البته اشتباه نکنید ، فکر نکنید می خوام بگم من همونیم که هیچ زخمی پشتش نیست و خیلی خفنه ! نه . من‌اونم که چند تا زخم از نبرد های عادلانه دارم . اما بیشتر‌موقع ها با خودم‌می‌گم حریفم ارزش کوفی رو نداره که باهاش وارد جنگ بشم . پشت می‌کنم‌بهش که برم‌که یهو طرف از پشت سر حمله می‌کنه و یه زخم می زنه به پشتم . منم تو راهی می مونم که این زخمی که برداشتم ، واقعا از روی ترس جنگیدن با دشمن بود یا واقعا اون بی ارزش بود و لایق مبارزه نبود ؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۳:۳۱
محمد ابراهیمی

بحران ۲۳ سالگی

يكشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۱۴ ب.ظ

می خوام بگم چند سال پیش تصوری که از بیست و سه سالکی داشتم با اینی که الان دارم تجربه می کنم خیلی فرق داشت . فکر می کردم احتمالا تو دنیای آدم بزرگا باید کلی دست و پا بزنم که غرق نشم . اما الان به این نتیجه چالش های روانی و شخصیتی ای که باید از پسشون بر بیام خیلی سخت ترن . بعضی موقع ها خودمم نمی دونم چی می خوام ، بعضی موقع ها بدون جنگیدن ، شکست کامل رو حس می کنم و بعضی موقع ها هم خودمو بالای قله ی های بلند می بینم . یه ترکیبی از همه ی اینا می شه من . وقتی احساس شکست می کنم ، میگم من همونم که بالای فلان قله‌ست ! هر وقتم بالای قله هستم میگم من همونم که مبارزه شروع نشده تسلیم شده . دقیقا در همین حد متزلزل .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۱۴
محمد ابراهیمی

خود مستقل

شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۵:۲۷ ب.ظ

دوست دارم‌بشینم از خود‌مستقل و من مستقل یا هرچیز دیگه ای که اسمشه بنویسم ، ولی هر جور فکر می‌کنم این‌ گه خوریا به من نیومده !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۷:۲۷
محمد ابراهیمی

کمبود

پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۲:۵۸ ق.ظ
همین الان به این نتیجه رسیدم یه چیزی به شدت کمه ! ولی چیه ؟ کجا می شه پیداش کرد ؟ نمی دونم . مثل موقع هایی هوس خورد یه چیزی کردین که خودتونم نمی دونین چیه !
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۲:۵۸
محمد ابراهیمی