MyAbsurdThoughts

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

Schwa

جمعه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۴:۲۷ ق.ظ

دیدید که  تو فضا های مجازی بعضیا علاقه ی خاصی به استفاده از کلمات انگلیسی و جملات قلمبه سلمبه دارن . احتمالا دارید فکر‌می‌کنید که خیلی کار ضایعیه ، و اینکه من خودمم یکی از اونام و چه فکری کردم می خوام بهشون خرده بگیرم ؟ راستش کاملا بر‌عکسه ، این پست‌کاملا در دفاع از اینجور افرادی نوشته شده ! می خوام بگم من‌ درکشون می‌کنم .
چرا ؟ خب می تونم‌بگم بعد از چندین سال با زبان سر و‌کله زدن ، بعد از کلی وقت تو یوتیوب و مانگاریدر ها و بازی های آنلاین گذروندن ، واقعا یه سری‌کلمات و عبارات هستن که انگلیسی تو ذهنم ثبت شدن و کلمات فارسی رو ترجمه اینا می دونم نه بر عکس. تا این حد که حتی یه بار تو عصبانیت بلند داد زدم (( دِ فاک)) و بعد یکی از اعضای خانواده از اونور نگام کرد و گفت متوجه هستی چی می گی ؟ :))))) البته عباراتی مثل هولی شت و وات د فاک رو همه می دونن اینو به عنوان یه مثال ملموس گفتم .و اینکه واقعا حجم عظیمی از مطالبی‌که هر روز می خونم ، می شنوم و می بینم انگلیسه . و خب‌همه ی اینا تاثیر داره .
البته اشتباه نکنید .‌نمی‌خوام‌بگم‌زبانم خیلی خوبه و اینا . خب البته هست ، ولی از طرفی خیلی عبارات و لغات پیش پا افتاده هستن که هنوز نمی دونم . اما همیشه یه کرم‌ خاصی تو وجودم بوده که برم سراغ کار های سخت تر ، که باعث شده لغات قلمبه سلمبه ای که می دونم خیلی بیشتر از لغات شاده و‌پیش پا افتاده باشن ! یادمه یه بار داشتم‌کتاب آوا شناسی دانشگاهم رو می خوندم . درسی‌که راجب مصوت ها (vowel) های‌کوتاه زبان انگلیسی بود . نکتش اینه از ۶ تا مصوت‌کوتاهی که زبان انگلیسی داره اون درس فقط به پنج تاش اشاره کرده بود . و نوشته بود ششمی رو تو فصل نه‌کامل بهش پرداختیم . فصل نهی که ما قرار نبود بخونیم و واسه ی ارشد ها بود . خب راستش وقتی اینو خوندم یه برق خاصی تو چشمام افتاد و سریع رفتم فصل نه رو شروع‌کردم به خوندن . البته اینم‌بگم‌که تو زبان فارسی فقط ۳تا مصوت‌کوتاه هست در حالی‌که تو زبان انگلیسی ۶ تا هست ، و اینی‌که من راجبش حرف می زنم اسمش ((شوا /schwa)) عه .راستش با خوندن فصل نه هم زیاد چیزی‌نفهیدم . که خب بعدش رفتم تو یوتیوب و اونجا بود که فهمیدم این مصوت حتی شبیهش هم تو زبان فارسی نیست و به طرز عجیبی تو تلفظ و لحجه تاثیر داره  و خیلی خیلی هم پر کاربرده ! و از اون به بعد یه مرضی افتاد به وجودم‌که شروع کردم به چک کردن تلفظ ساده ترین و‌پیش پا افتاده ترین‌کلمات . و به نتایج خیلی جالبی‌می رسیدم ، اینکه خیلی از کلماتی که خیلی از ماها بلدیم در واقع چقدر ریزه کاری داشته تلفظشون .
البته داستان همین جا تموم‌نشد . تا یه مدت با وسواس خاصی هر کی شروع می‌کرد به انگلیسی حرف زدن‌گوشام‌رو تیز می‌کردم که ببینم خیلی از‌چیزا رو چه جور تلفظ می کنه .از اونجایی که این مصوت رو تو زبان‌فارسی نداریم‌و تلفظش واسه ی ما سخته ، یه مدت کوتاهی هم همش زیر لب یه سری کلمات رو تکرار می‌کردم تا تلفظشون واسم راحت بشه . الان‌ که دارم راجبش فکر‌می‌کنم  که موضوعی‌به این‌کوچیکی چقدر‌منو درگیر خودش کرد خندم‌می گیره . اما واقعا موضوع کوچیکیه ؟ نمی دونم . چیزی‌که‌می دونم‌اینه که اصلا‌نمی خواستم راجب هیچ کددم از‌چیزایی‌که بالا خوندید حرف‌بزنم ، نمی دونم چه جوری سر از اینجا در آوردم . این مدل نوشتن‌رو دوست دارم . و خیلی واسم‌لذت بخشه .
الان که بحث زبان‌شد بذارید هم‌یکم از زبان‌شناسی  بگم . یکی از‌چیزایی‌که از درس زبان‌شناسی یاد‌گرفتم‌اینه که در واقع زبان خیلی پیچیده تر از اونیه که‌ما فکر‌می‌کنیم . وقتی ما یه جمله ای رو می شنویم ، تا بفهمیم و پاسخ بدیم اتفاقات خیلی متفاوت و‌جالبی میوفته . چند روز پیش داشتم با دوستم حرف می زدم . در واقع اون داشت با من حرف می زد ، منم سعی می‌کردم خودمو مشتاق نشون بدم . راجب یه نوع ژل خیس داشت واسم میگفت ، وسط حرف زدناش یهو بهش گفتم راستی رفتم پرسیدم فلان استخر از فردا باز میشه نمیای بریم ؟ بعد اونم برگشت‌گفت مردک سه ساعته دارم توضیح می دم تو تازه راجب استخر حرف می زنی ؟ و‌منم‌گفتم‌نه دیگه ببین ، تو راجب مو حرف زدی ، و من یاد اون روز تو استخر افتادم که تو موهات خیس بود و همه رو زده بودی پشت ، و من بهت‌گفتم خیلی بهت میاد و شبیه مافیا های ایتالیایی شدی . و از اونجایی‌که اون روز استخر بودیم ، بعدش یاد استخر افتادم که دیروز رفتم پرسیدم که کی باز میشه . این زنجیره اتفاق افتاد تا من به از ژل به استخر رسیدم. و حواسم بود چی داشتی می‌گفتی ( واقعا نبود :)) ) .چرا دارم اینا رو تعریف می‌کنم ؟ می خوام‌بگم با هر جمله ای که می شنویم و می‌گیم‌ممکنه یه سری زنجیره ها و تصویر های خیلی متفاوتی به ذهنمون برسه و ما فقط بخش کوچیکیش رو به زبون میاریم . ولی وقتی اینجوری هرچیزی‌که به ذهنم میاد رو می‌نویسم ، احساس‌می‌کنم تقریبا بیشتر اون زنجیره ها و تصویر هارو نوشتم و این چیزیه که اینجور نوشته ها رو جدا می کنه از اینکه می شینم فکر‌می‌کنم که خب فلان مسئله رو چه جوری بپیچونم و پستش کنم وبلاگم ؟ :)) راستش الان‌که بهش فکر می‌کنم  وبلاگم با یه مدل‌پست شروع شد و الان با یه مدل پستای دیگه داره جلو میره . شایدم یه روزی دیگه پست رمز دار ننوشتم کسی چه می دونه :)) 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۲۸
محمد ابراهیمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی